هوای عجیب خوبیه

ادم دوست‌داره دست‌ خودشو بگیره بره زیر این‌ نم‌نم بارون،خودشو بغل کنه،با خودش بخنده‌شاید یه پک سیگارم بکشه مثلا :)

ولی بجاش لحافو میکشم تو سرم چون برا من ساعت ۱ شب خوابیدن دیر وقت ترین ساعت ممکنه!و فردا کلی کار هست واسه انجام دادنو زندگی‌و تلاش هایی که باید براش بکنم.

میخواستم بگم شاید فردا و فردا ها روزای سختی باشنولی من به روشنی ایمان دارم!

به سپیدی پشت شب های سیاه.

به پاییز بعد از تابستون

و به بهار بعد از زمستون!

میخوام بگم فردا باید راجب ادمای‌ زندگیم.ادمای گذشته ی مونده.ادمای حال و ایندم تصمیم بگیرم!

باید گذشته رو بذارم و بگذرم!

باید انتخاب کنم واسه ایندم و در نهایت حال!

یه سری تصمیمات دیگه هم باید بگیرم!مثلا کمتر بخورم! :))) جدیدا داره این تپل شدنم ناراحتم میکنه!

و اممم در نهایت

خوشحالم .برای تمامی اتفاق های خوبی که قراره بیافته.برای سبز روشن

من اومده بودم بگم که هوای امشب خیلی‌جذابه همین :)

اولین بارون پاییزی ۹۸ :)

اهای بارون پاییزی کی گفته تو غم انگیزی

تو داری خاطرتم رو تو عمق کوچه میریزی.

اهای بارون پاییزی.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها